گفتگوهای فروانی در جهان پیرامون ما درحال اجراست که بعضی از آنها نه تنها هیچ فایده ای برای زندگی افراد ندارد بلکه در صدد هستند تا زندگی انسان ها را به سراشیبی سقوط و هلاکت هدایت کنند .اما برخی از گفتگوها و پرسش و پاسخ ها میتواند زندگی انسان را کاملا دگرگون کند و انسان هابا گوش فرا دادن به این گفتگوها میلیون ها کیلومتر به رشد و کمال نزدیک تر شوند .
برای مثال هزاران گفتگو و جلسا تی که در اطراف ما برگزار میشود و نه تنها هیچ فایده ای در آنها نیست بلکه شرکت در این جلسات باعث گمراهی و ضلالت و دور شدن از مسیر حق را برای انسان مهیا می کند که در این زمینه قرآن کریم به شدت از شرکت در این جلسات و گوش دادن به گفتگوهایی از این قبیل نهی کرده و فرموده است:
(وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعاً : و البتّه [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که: هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار مىگیرد، با آنان منشینید تا به سخنى غیر از آن درآیند، چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.)( النساء : 140)
و از آن طرف گفتگوی ویژه خبری از آن جمله گفتگو هایی است که با دعوت از مسئولان و دست اندرکاران مهمترین مشکلات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور در این برنامه وبه نحوی سعی در برطرف کردن آنها را دارد .و یا برنامه صندلی داغ که با حضور افراد مختلف علت موفقیت ها و شکست ها و تجربه های تلخ و شیرینی را که در سال های مختلف بدست آورده اند جویا میشود .
حال یکی از گفتگوهای ویژه و صندلی داغ که گوش فرا دادن به آن که میتواند زندگی ما را متحول کند گفتگوهایی است که بهشتیان و جهنمیان در جنت و دوزخ با یکدیگر برقرار می کنند و در این گفتگوها به بررسی و ارائه مهمترین دلائل خود برای موفقیت و شکست در زندگی می پردازند و اینکه چرا عده ای بهشتی شدند و عده ای دیگر مجبورند مدت های زیادی را در عذاب و سختی به سر ببرند .
قست اول :چرا بهشتی شدی؟
وقتی بهشتیان در باغ های جاویدان الهی از نعمت های ویژه خداوند بهرمند میشوند و وقتی وعده های الهی محقق میبینند از یکدیگر دلائل بهشتی شدن خود را پرس و جو می کنند و هر یک دلائلی را بیان می کنند تا اینکه عده ای مهمترین دلیل برای بهشتی شدن خویش را اینگونه بیان می کنند :
(وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ یَتَساءَلُونَ. قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فی أَهْلِنا مُشْفِقینَ. فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُوم .إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحیم :و برخىشان رو به برخى کنند [و] از هم پرسند.گویند: ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم. ما از دیرباز او را مىخواندیم، که او همان نیکوکار مهربان است. ما از دیرباز او را مىخواندیم، که او همان نیکوکار مهربان است)(طور:25-28)
علامه طباطبایی معنای این آیات را این گونه بیان می کنند که ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم، هم آنان را دوست مىداشتیم و به سعادت و نجاتشان از مهالک و ضلالتها عنایت داشتیم، و هم از اینکه مبادا گرفتار مهالک شوند مىترسیدیم، و به همین منظور به بهترین وجهى با آنان معاشرت مىکردیم، و نصیحت و دعوت به سوى حق را از ایشان دریغ نمىداشتیم.
قسمت دوم:یک خاطره از سال های گذشته
(فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ یَتَساءَلُونَ.قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرینٌ.یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ .أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدینُونَ .قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ .فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فی سَواءِ الْجَحیمِ .قالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدینِ.وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرینَ .أَ فَما نَحْنُ بِمَیِّتینَ .إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبینَ .إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ :پس برخىشان به برخى روى نموده و از همدیگر پرسوجو مىکنند. گویندهاى از آنان مىگوید: «راستى من [در دنیا] همنشینى داشتم، [که به من] مىگفت: «آیا واقعاً تو از باوردارندگانى؟ آیا وقتى مردیم و خاک و مشتى] استخوان شدیم، آیا واقعاً جزا مىیابیم؟» [مؤمن] مىپرسد: «آیا شما اطلاع دارید [کجاست]؟» پس اطّلاع حاصل مىکند، و او را در میان آتش مىبیند. [و] مىگوید: «به خدا سوگند، چیزى نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازى. و اگر رحمت پروردگارم نبود، هرآینه من [نیز] از احضارشدگان بودم [و از روى شوق مىگوید:] «آیا دیگر روى مرگ نمىبینیم، جز همان مرگ نخستین خود؟ و ما هرگز عذاب نخواهیم شد؟! راستى که این همان کامیابى بزرگ است)(صافات:50-60)
قسمت سوم :وعده های خداوند محقق میشود؟
(وَ نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ : و بهشتیان، دوزخیان را آواز مىدهند که: «ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست یافتیم؛ آیا شما [نیز] آنچه را پروردگارتان وعده کرده بود راست و درست یافتید؟» مىگویند: «آرى.» پس آواز دهندهاى میان آنان آواز درمىدهد که: «لعنت خدا بر ستمکاران باد)( الأعراف : 44)
قست چهارم:چرا جهنمی شدم؟
(إِلاَّ أَصْحابَ الْیَمینِ . فی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ. عَنِ الْمُجْرِمینَ. ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ. وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ. وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ. حَتَّى أَتانَا الْیَقینُ:بجز یاران دست راست. در میان باغها. از یکدیگر مىپرسند،درباره مجرمان,چه چیز شما را در آتش [سَقَر] درآورد؟, گویند: «از نمازگزاران نبودیم، و بینوایان را غذا نمىدادیم،با هرزهدرایان هرزهدرایى مىکردیم ،و روز جزا را دروغ مىشمردیم،تا مرگ ما در رسید)(المدثر:39-47)
قسمت پنجم: التماس دوزخیان از اهل بهشت
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ : و دوزخیان، بهشتیان را آواز مىدهند که: «از آن آب یا از آنچه خدا روزىِ شما کرده، بر ما فرو ریزید.» مىگویند: «خدا آنها را بر کافران حرام کرده است.»( الأعراف : 50)
قسمت ششم:پشیمانی جهنمیان
(وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ یَتَساءَلُونَ .قالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْیَمینِ.قالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنینَ .وَ ما کانَ لَنا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْماً طاغینَ .فَحَقَّ عَلَیْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ .فَأَغْوَیْناکُمْ إِنَّا کُنَّا غاوینَ: و بعضى روى به بعضى دیگر مىآورند [و] از یکدیگر مىپرسند. [و] مىگویند: «شما [ظاهراً] از درِ راستى با ما درمىآمدید [و خود را حق به جانب مىنمودید. [متّهمَان] مىگویند: «[نه!] بلکه با ایمان نبودید. و ما را بر شما هیچ تسلّطى نبود، بلکه خودتان سرکش بودید. پس فرمان پروردگارمان بر ما سزاوار آمد؛ ما واقعاً باید [عذاب را] بچشیم. و شما را گمراه کردیم، زیرا خودمان گمراه بودیم.)(صافات:27-33)
قسمت هفتم:جنگ و دعوا در میان دوزخیان
(قالَ الَّذینَ اسْتَکْبَرُوا لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناکُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَکُمْ بَلْ کُنْتُمْ مُجْرِمینوَ قالَ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَکْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فی أَعْناقِ الَّذینَ کَفَرُوا هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کانُوا یَعْمَلُونَ : و کسانى که زیردست بودند به کسانى که [ریاست و] برترى داشتند، مىگویند: «[نه،] بلکه نیرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه که ما را وادار مىکردید که به خدا کافر شویم و براى او همتایانى قرار دهیم.» و هنگامى که عذاب را ببینند پشیمانى خود را آشکار کنند. و در گردنهاى کسانى که کافر شدهاند غُلها مىنهیم؛ آیا جز به سزاى آنچه انجام مىدادند مىرسند؟)(سبا:32-33)
بررسی هر کدام از این سخنان و عملی کردن آنها در زندگی میتواند نقش مهمی در پیشرفت و رشد ما داشته باشد چرا که سخنان بهشتیان مبنی بر موفقیت های بی نظیرشان در دنیا و سخنان دوزخیان مبنی بر شکست ها و پشیمانی آنها به خوبی میتواند نقشه زندگی ما و راه پرپیچ و خمی را که در مسیر ما قرار دارد را ترسیم کند .
نویسنده:امین ادریسی