اگر شما هم مانند بسیاری از انسان هایی که در آرزوی رسیدن به ایستگاه موفقیت تلاش می کنند ،در جستجوی موفقیت هستید ، چاره ای ندارید جز اینکه ویژگی هایی را در شخصیت خود به وجود بیاورید و برخی از خصوصیت هایی که مانع از پیشرفت روز افزون شما می شود، را از خانه وجودتان بیرون کنید ،چرا که با نگاهی اجمالی به زندگی انسان هایی که در طول حیات خود همیشه در اوج پیروزی بودند ،به این نتیجه می رسیم که شما برای رسیدن به موفقیت نیازمند یک تغییر اساسی در زندگی خود هستید تحولی که سبب می شود خود را بعد از مدتی در اوج پیروزی ها مشاهده کنید.
حال یکی از مهمترین ویژگی انسان های موفق در زندگی آن است که همیشه زبان سپاسگذار داشته و در تمامی لحظات ،هیچ گاه شکرگزاری و حمد و سپاس خداوند را فراموش نمی کنند و به همین جهت هیچ گاه طعم تلخ شکست را تجربه نمی کنند و روز به روز به موفقیت های چشم گیری در زندگی دست پیدا می کنند .
خداوند متعال این ویژگی را یکی از بهترین خصوصیت های انسان های موفق در قرآن کریم بیان می کند و نمونه هایی از مردان الهی را برای ما به تصویر می کشد که همیشه و در همه حال زبان سپاسگذار داشته و خداوند متعال را شکر می کردند ،نمونه هایی از جمله حضرت نوح علیه السلام که در طوفان سهمگین و امواج خروشان دریا ،حمد و سپاس خداوند را سرلوحه کار خود قرار داده:
(فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ : و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتى نشستى بگو: «ستایش خدایى را که ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانید.)( المؤمنون : 28)
این ویژگی که از آن می توان به یکی از مهمترین رموز موفقیت تعبیر کرد را ،می توان در تمامی سکانس های حادثه عاشورا مشاهده کرد، به نحوی که اباعبد الله الحسین و فرزندان و یاران با وفای حضرت ،حتی در سخت ترین شرائط، لحظه ای زبان به شکایت باز نکرده و در همه حال شکر گزار خداوند متعال بودند .
در این نوشتار به بررسی صحنه هایی از این شکر گزاری در حادثه عاشورا می پردازیم تا با مشاهده این صحنه های درس آموز ،نسخه عملی از این قیام الهی بگیریم و آن را در تمام زندگی خود جاری و ساری کنیم :
سکانس اول:هنگام خروج از مکه
امام هنگامی که خواست مکه را ترک کند، خانه خدا را طواف کرد و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد و سپس خطبه ای ایراد فرمودند که در آن زبان به حمد و سپاس خداوند متعال باز کردند و فرمودند:
(الحمدلله و ماشاءالله و لاقوه الا بالله و صلى الله على رسوله ، خط الموت على ولد آدم مخط القلاده على جید الفتاه و ما اولهنى الى اسلافى اشتیاق یعقوب الى یوسف: سپاس براى خداست که آن چه را بخواهد مى شود، و جز او تکیه گاهى نیست و درود او بر پیامبرش باد مرگ بر اولاد آدم ، مانند گردن بندى است که به دور گردن زن جوان پیچیده است . اشتیاقم زیاد است به دیدن نیاکان ، بزرگان و گذشتگانم . مانند اشتیاق یعقوب به دیدن یوسف) (اعیان الشیعه،ج1،ص593)
سکانس دوم:شب عاشورا
هنگامی که توقف امام و یارانش به شب عاشورا منتهی شد، یاران خود را در خیمه ای جمع کرد و به همه آنها اعلام کرد که من بیعتم را از شما برداشتم اما در برابر این سخنان امام ،هیچ فردی راه رفتن را پیش نگرفت و هر یک سخنانی را بیان کردند که نشان از وفاداری بی بدیل آنها نسبت به امام خویش داشت ،امام با دین این وفاداری زبان به حمد و سپاس خداوند باز کرد و فرمود :
(أثنی علی الله أحسن الثناء و أحمده علی السراء و الضراء ..... أما بعد، فإنی لا أعلم أصحابا أولی و لا خیراً من أصحابی و لا أهل بیت أبر و لا أوصل من أهل بیتی فجزاکم الله عنی جمیعا خیراً.: خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه در مقابل نعمت هایش سپاسگزارم اما بعد، من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود ندیدم و اهل بیت و خاندانی باوفاتر و صدیق تر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزای خیر دهد)(الکامل فی تاریخ ،ج2،ص559)
سکانس سوم:صبح عاشورا
در صبح عاشورا وقتی که سپاه دشمن شیپور جنگ را نواختند، سید الشهداء رو به آنها کرد و در آن لحظات حساس نیز شکرگزاری خداوند را فراموش نکرد و با زبانی سرشار از سپاس و شکر به درگاه خداوند متعال فرمود:
)الحمد لله الذی خلق الدنیا فجعلها دار فناء وزوال، متصرفة باهلها حالا بعد حال فالمغرور من غرته و الشقی من فتنته: فلا تغرنکم هذه الدنیا فانها تقطع رجاء من رکن الیها حمد و سپاس خدای را که دنیا را محل فنا و زوال قرار داد، دنیا اهل خود را تغییر می دهد و آنها را دگرگون می کند، مغرور کسی است که گول دنیا را بخورد و بدبخت کسی است که شیفته و فریفته ی او بشود، مردم! دنیا گولتان نزند که هر کس به او اعتماد کند ناامیدش می سازد)(بحار الانوار ،ج45،ص5)
سکانس چهارم:ظهر عاشورا
بعد از به شهادت رسیدن برخی از اصحاب و یاران با وفای سید الشهداء شاهد صحنه ای دیگر از شکر گزاری اباعبد الله الحسین هستیم ،وقتی که از دشمن درخواست کردند که مدتی کوتاه دست از جنگ بردارند تا حضرت با یاران خود به زیباترین شکل ممکن خدا را شکر کنند و به همین جهت امام به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله دستور فرمود جلو بایستید تا نماز ظهر را ادا کنم ،آنان جلو ایستادند و امام در جماعت حدود نیمی از یاران خود نماز را اقامه کردند .
سکانس پنجم:هنگام شهادت علی اصغر علیه السلام
وقتی امام در برابر سپاهیان عمر سعد برای طفل شش ماهه درخواست آب کرد و پاسخ حضرت را با تیر سه شعبه ای که توسط حرمله به طرف امام پرتاب شد،دادند، امام خون گلوی مبارک کودک شش ماهه را با کف دست می گرفت و با طرف آسمان می افشاند و در این لحظه جانسوز و جانگاه سخنانی را به زبان می آورد که حاکی از اوج شکر گزاری حضرت بود :
(هر مصیبتی که بر من فرود آید، آسان است زیرا که در محضر خداست ،بارالها این کودک پیش تو کم بها تر از بچه ناقه صالح نیست، چنانچه پیروزی ما مقدر نیست آن را بهترین توشه ما بساز و از ستمگران انتقام ما را بگیر و آنچه در دنیا بر ما فرود آمد توشه آخرتمان قرار ده )(مقتل الحسین للمقرم :ص343)
سکانس ششم:واپسین لحظات عمر امام
امام به سبب زیادی جراحات و در آخرین لحظات از هوش رفت ،زینب کبری گریه کنان امام را صدا می زد ،سید الشهداء لحظه ای به هوش آمد و با خواهر صحبت کرد و دوباره بی هوش شد ،سپس دوباره به هوش آمد و در آخرین لحظات عمر خویش زبان به سپاس و شکر خداوند متعال باز کرد و با خداوند متعال اینگونه مناجات کرد :
(بار الها ...ای آنکه چون بخوانندت نزدیکی و به آنچه آفریدی محیطی ،توبه کنان را توبه پذیری و به آنچه خواهی توانایی و به آنچه جویی رسیده ای، چون شکرت گویند بسیار سپاس گویی و چون یادت کنند بسیار یاد کنی نیازمندانه تو را می خوانم و بی نوایانه به تو مشتاقم )(ینابیع الموده،ص418)
سکانس هفتم:حضرت زینب در بارگاه یزید
سرانجام هنگامی که کاروان کربلا را به درگاه یزید وارد کردند ،حضرت زینب (سلام الله علیها) خطبه ای در آن مجلس قرائت کردند که سراسر آن از شکر گزاری و سپاس گزاری خداوند متعال اوج می زد ،چنانچه ابتدای خطبه را با حمد و سپاس خداوند آغاز کردند : (سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و همة خاندان او باد)
و همچنین جملات انتهایی سخنرانی با شکوه خود را نیز با حمد و سپاس خداوند متعال اینگونه تمام کردند:
) سپاس خدای را که اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت کرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند، از خدا می خواهیم که ثواب آنها را کامل کند و بر ثوابشان بیفزاید، و برای ما نیکو خلف و جانشین باشد، که اوست خداوند رحیم و پروردگار ودود، و ما را کافی در هر امری و نیکو وکیل است. )(اعلام النساء،ج2،ص504)
نویسنده:امین ادریسی