خداوند متعال در آیات الهی شخصیت های مثبت و منفی زیادی را معرفی کرده است ،و برای اینکه شناخت کامل و جامعی نسبت به این شخصیت ها پیدا کنیم خداوند متعال در جای جای قران سخنرانی هایی را از انها بیان کرده است که ما با توجه به حرف ها و سخنانشان  بتوانیم شخصیت آنها را بهتر بشناسیم چرا که فرمود(تا مرد سخن نکفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد )

حال با توجه به این جنبه شناختی یکی از شخصیت هایی که در قران کریم بسیار از او نامبرده است شیطان است که در جای جای قران از او سخن به میا ن امده و درباهر او صحبت شده است اما خود شیطان نیز در همین قران بارها لب به سخن بازکرده و سخنرانی های مختلفی را در سکانس های مختلف و در مواقع و مکان های متفاوت بیان کرده است که با توجه به مقدمه فوق صحبت ها و سخنرانی های شیطان میتواند راه خوبی برای آگاه شدن ما ازشخصیت او و پی بردن به اهداف شوم او باشد .

در این نوشتار به سکانس های مختلفی از سخنرانی های شیطان که در مواقع مختلف ایراد کرده است پرداخته میشود :

سکانس اول:بیان فضائل خود در پیشگاه خداوند

اولین سکانس از سخنرانی شیطان بعد از خلقت آدم علیه السلام  و دستور خداوند به ملائکه الهی بر سجده به او بود که شیطان در اینجا طاقت نیاورد و لب به سخن گشود و در یک سخنرانی کوتاه مخالف خود را با خداوند اعلام کرد و در این سکانس فضائلی را که برای خود قائل بود برشمرد و گفت:

(قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ:فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنى؟» گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى.» (1)

و در جای دیگر به بیان دیگر این طور گفت که :

(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا :و (به یاد آر) هنگامى که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید، پس همه سجده کردند، جز ابلیس که گفت: آیا سجده کنم بر کسى که او را از گل آفریدى؟)(2)

سکانس دوم::سخنرانی شیطان در پیشگاه خداوند 

بعد از سخنرانی اول  و بعد از اینکه فضیلت هایی برای خود بیان کرد که در حقیقت فضیلت و ملاک برتری واقعی نبودند و به خاطر غرور و تکبری که در این سخنرانی از خود نشان داد این بار از مقام و منزلتی که داشت نزول کرد و بعد از اینکه با فرمان الهی مبنی بر :

 (قالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ فرمود: «از آن [مقام‏] فرو شو، تو را نرسد که در آن [جایگاه‏] تکبّر نمایى. پس بیرون شو که تو از خوارشدگانى)(3)

نزول از مقام خود مواجه شد در اینجا لب به سخن باز کرد و در یک سخنرانی دیگر خواسته های خود را از خداوند متعال درخواست کرد و گفت:

(قَالَ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ گفت: «مرا تا روزى که [مردم‏] برانگیخته خواهند شد مهلت ده)(4)

و در تکه ای دیگر از سخنرانی خود انسان ها را با نگاه حقارت نگاه می کند  و با این گاه حقارت آمیز درخواست خود را از خداوند می کند و به خداوند عرضه میدارد :

(قَالَ أَرَأَیْتَکَ هَـذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إَلاَّ قَلِیلاً (سپس) گفت: به من بگو این کسى که او را بر من بزرگى و شرافت بخشیدى (براى چه بود؟) سوگند باد که اگر مرا تا روز قیامت (که آخرین مدت حیات نسل اوست) مهلت دهى همه اولاد او را- جز اندکى- لجام خواهم زد (و گمراهشان خواهم کرد)(5)

و در اینجا از خداوند خواست که او  را مهلتی بدهد که هدف از این درخواست را در سکانس های دیگر از سخنرانی خود بیان می کند .و خداوند نیز با درخواست او موافقت کرد و فرمود:

(فانک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم: فرمود: «در حقیقت، تو از مهلت‏یافتگانى،)(6)

سکانس سوم :سخنرانی های تهدید آمیز شیطان

بعد از  سخنرانی های متعددی که شیطان انجام داد این بار درسکانسی متفاوت با دیگر سخنرانی تهدید امیزی را انجام داد و همه بشریت را تهدید کرد وکه با تمام توان تلاش می کند که نگذارد انها راه مستقیم و درست را در زندگی خود ادامه دهند وبا  تمام قوا با انها به مبارزه برخیزد:

(قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ گفت: پس بدان سبب که مرا به بیراهه افکندى حتما در کمین آنها بر سر راه مستقیم تو خواهم نشست)(7)

(ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ 

«آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏تازم، و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت) (8)

قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ [شیطان‏] گفت: «پس به عزّت تو سوگند که همگى را جدّا از راه به در مى‏برم،(9)

قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ گفت: «پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مى‏آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت،(10)

اما در همین سخنرانی اعتراف کرد می کند که تنها یگ گروه هستند که نمیتواند با انها مبارزه کند و انها همان بندگان ویژه خداوند هستند :

إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ مگر بندگان ویژه و برگزیده‏ات از آنان- که مرا بر ایشان راهى نیست(11)

سکانس چهارم:سخنرانی برای حضرت آدم علیه السلام

بعد از اینکه شیطان به خاطر یک صفت ناپسند همه ارزش های خود را از دست داد این بار در سخنرانی  متفاوتی قصد دارد که آدم علیه السلام را فریب دهد و به همین خاطر در مکان های مختلفی به سراغ حضرت ادم و حوا می آید تا اینکه آن دو را با حرف های خود فریب دهد :

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَـذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ

پس شیطان، آن دو را وسوسه کرد تا آنچه را از عورتهایشان برایشان پوشیده مانده بود، براى آنان نمایان گرداند و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد، جز [براى‏] آنکه [مبادا] دو فرشته گردید یا از [زمره‏] جاودانان شوید(12)

فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى

پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: اى آدم، آیا تو را به درخت جاودانى و پادشاهیى که کهنه و نابود نشود راه بنمایم؟(13)

و چون او سخنرانی ماهری بود و روش های تاثیر گذاری را کاملا میدانست به سراغ حضرت آدم رفت و انها را با وعده جاویدان شدن فریفت و این یکی از سخنرانی های موثر شیطان بود که خود او هم این سخنرانی را ظاهرا بسیار دوست میدارد چون با این سخنرانی باعث شد که حضرت آدم و حوا از بهشتی که در آن قرار گرفته بودند اخراج شوند و راهی زمین شوند.

سکانس پنجم :اخرین سخنرانی شیطان ( در جمع پیروان و طرفدارانش)
 سکانس های سخنرانی شیطان به اینجا میرسد که او قرار است آخرین سخنرانی خود را انجام دهد سخنرانی که همه مخاطبانش از پیروان واقعی او بودند اما حال همه پشیمان هستند که چرا از او پیروی می کنند اما باز برای آنها جالب است که آخرین سخنرانی شیطان را هم بشنوند و از نیت های پلید او آگاه شوندهمه متتظرند  و شیطان در جایگاه قرار میگیرد و  این طور سخنرانی خود را آغاز می کند:

(وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ)

و چون کار (روز قیامت) تمام شود (و دوزخیان در جاى خود قرار گیرند) شیطان (بزرگ و ابلیس اوّل در خطابى به همه دوزخیان) گوید: همانا خداوند شما را وعده حق داد (وعده‏اى که همه تحقق یافت) و من شما را وعده دادم و تخلف کردم (همه خلاف درآمد) و مرا بر شما (در دنیا) هیچ تسلطى نبود جز آنکه شما را دعوت کردم و شما مرا اجابت کردید، پس مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید و اینک من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید، من به اینکه پیش از این مرا شریک طاعت خدا کردید کافرم همانا ستمکاران را عذابى دردناک است(14)


منابع:

1)اعراف 12

2)اسراء61

3)اعراف 13

4)حجر 36

5)حجر 37

6)اسرا 62

7)اعراف 16

8)اعراف 17

9)ص82

10)حجر 39

11)حجر 40

12)اعراف 20

13)طه 120

14)ابراهیم 22

نویسنده:امین ادریسی